به عنوان یک انسان در زندگی خود با مسئلههای زیادی روبهرو میشویم؛ از مسئله انتخاب بین پنیر یا خامه در صبحانه بگیر تا حل کردن مسئلههای پیچیده کاری و گلاویز شدن با ماجراهایی که فاصله ما تا شاخ درآوردن را کمتر و کمتر میکنند! در این بین، اگر هوشمندی خودمان را به کار بیندازیم میتوانیم با یاد گرفتن تکنیکهای مختلف حل مسئله، به شیوههای گوناگون، راههای فرار را برای خودمان باز کنیم.
در این گفتار به سراغ «تکنیک وقفه» یا همان «خوابیدن روی مسئله» میرویم تا راهی تازه برای حل کردن جورچین چالشهای زندگی شخصی و کاریمان پیدا کنیم. اگر میخواهید از دری جدید با مسئلههای پیچیده روبهرو شوید و حتی آنها را دور بزنید، تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
در زندگی، شکیبایی، چیزی حیاتی است. شما نمیتوانید چیزی که الان کاشتید را بیدرنگ درو کنید.
سورن کیرکگارد، فیلسوف دانمارکی
» نگاهی موشکافانه به تکنیک وقفه
«Incubation» که در تکنیکهای حل مسئله از آن به عنوان اصطلاحی برای بیان مفهوم «وقفه» یا «خوابیدن روی مسئله» استفاده میکنند روشی است که در آن برای حل کردن یک چالش، مدتی آن را به حال خود رها میکنیم. اجازه بدهید بیشتر برایتان توضیح بدهیم.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بعد از بیرون آمدن از جلسه امتحان، جواب سوالی که خیلی روی آن فکر کرده بودید یادتان آمده است – که البته در آن حالت، جز گزیدن انگشت به دهان، چاره دیگری برای آدم باقی نمیماند! – یا اینکه بعد از چند روز، چیزی که برای به یاد آوردن، فهمیدن یا یافتن چارهای برای آن زمان زیادی را خرج کرده بودید، ناگهان و در جایی که هیچ انتظاری نداشتید به یادتان آمده یا به ذهنتان رسیده است.
این ماجراهای اتفاقی – که از نظر ذهنتان اصلا اتفاقی نیستند – به کار بردن تکنیک خوابیدن روی مسئله نامیده میشوند. در واقع، شما به صورت عملی از تکنیکی استفاده کردید که بیش از چند دهه از قدمت کشف آن میگذرد!
» استفاده خودآگاه و ناخودآگاه از تکنیک خوابیدن روی مسئله
نکته جالب این است که بیشتر مردم به صورت ناخودآگاه از این تکنیک استفاده میکنند. به این ترتیب که بعد از مدتی کلنجار رفتن با یک موضوع، خسته میشوند و آن را رها میکنند، اما ذهنشان همچنان به دنبال بهترین پاسخ میگردد تا آن را پیدا کند. مهم نیست چند ساعت یا چند روز. کار برای ذهن شما زمانی تمام میشود که جواب را پیدا کرده باشد.
به همین دلیل، گاهی وقتی که همهچیز از یادمان رفته و حتی دیگر در قید و بند یافتن راه چاره نیستیم، پاسخ را پیدا میکنیم. چیزی که در این مقاله به دنبال آن میگردیم، انجام خودآگاه تکنیک وقفه است. در ادامه این ماجرا را بیشتر برایتان باز میکنیم.
» چرا تکنیک وقفه روی مسئله جواب میدهد؟
این ماجرا چند دلیل دارد. بیایید آنها را با هم بشماریم:
- ذهن شما خسته است، وقفه آن خستگی را به در میکند
تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که نتوانید یک چیز ساده را تحلیل کنید یا مدتها بر سر حل کردن یک مسئله ساده درجا بزنید؟ انگار که ذهنتان به نفس نفس افتاده و پرچم تسلیم شدن را بالا آورده است. در این جور مواقع، ذهن شما دچار خستگی میشود. وقتی جسم شما خسته باشد، با کمی استراحت کردن یا یک خواب شبانه خوب، دوباره سرحال میشوید؛ اما وقتی ذهنتان خسته باشد نمیتوانید با غذا خوردن یا خوابیدن خستگیتان را برطرف کنید.
یک ذهن خسته به دور شدن از شرایط تکراری یا وضعیت پیچیده و پر فشار نیاز دارد. این دقیقا همان کاری است که تکنیک خوابیدن روی مسئله انجام میدهد. ذهن شما بعد از استراحت ویژه خودش، کار را از جایی که رها کرده بود از سر میگیرد و پاسخ را هر جا که باشد پیدا میکند.
- چشمتان به جمال نکتههای تازه روشن میشود
وقتی بعد از کلی کُشتی گرفتن با خودتان، ذهنتان را برای مدتی به حال خودش باقی میگذارید این فرصت را پیدا میکنید که اطلاعات بیشتری را در مورد آن مسئله به دست بیاورید. حتی شاید به این نتیجه برسید که روشتان برای برخورد با آن چالش، اشتباه بوده است و راه سادهتری هم برای این کار وجود دارد.
افراد موفق روی راهحلها تمرکز میکنند، اما افراد متوسط به فردی که مشکل را ایجاد کرده است فکر میکنند.
برایان تریسی
- وقفه، آبی است که آتش تنور ذهنتان را کم زورتر میکند
هنگامی که ذهنمان درگیر حل کردن یک مسئله است، دچار جزئینگری میشویم. به این ترتیب، نکتههایی را پیش چشممان پررنگ و بزرگ جلوه میدهد که شاید اصلا در واقعیت به کارمان نیایند یا تا پایان عمرمان هم سر و کلهشان در حوالی زندگیمان پیدا نشوند. وجود وقفه یا خوابیدن روی مسئله، با سرد کردن آتش تنور قوه تخیلمان، این فکرهای ریز و آتشین را از ذهنمان پاک میکند.
در آن صورت، وقتی بعد از یک بازه زمانی، دوباره به سراغ آن چالش یا مسئله میرویم، میبینیم که خیلی راحتتر میتوانیم آن را حل کنیم. چون گذر زمان، شاخ و برگهای اضافی آن را از جلوی دیدگانمان کنار زده، آن محدودیتها و شرط و شروطِ سفت و سختی که برای روش حل کردن آن چالش در نظر داشتیم را پیش چشمانمان کمرنگ کرده و اکنون مجالی به ما داده است تا اصل ماجرا را با چشمانی باز برانداز کنیم.
» چگونه به صورت آگاهانه از تکنیک وقفه استفاده کنیم؟
روش کار، بسیار ساده است؛ اما همانطور که بارها در طول گفتگوهایمان به آن اشاره کردهایم، چیزهای ساده، قدرت بسیار زیادی دارند؛ البته اگر کلید طلایی آنها را به یاد داشته باشیم. شاهکلید طلایی روشهای ساده، عمل کردن به آنها است؛ مثلا همه ما به خوبی میدانیم که مطالعه کردن چقدر در گسترده شدن و عمق دادن به نگاهمان تاثیرگذار است؛ اما تا زمانی که به این نکته ساده عمل نکنیم، آب از آب تکان نمیخورد. با این حساب، بیایید نگاهی خریدارانه به پیشنهادهای زیر بیندازیم:
- دریچههای دیگر ماجرا را به ذهنتان نشان دهید
اولین کاری که میتوانید برای انجام آگاهانه تکنیک خوابیدن روی مسئله انجام دهید، دور کردن تمرکزتان از چالش اصلی است. بسته به اینکه چالش یا مسئله فکری شما چیست، نوع استراحت فکری و وقفه میتواند متفاوت باشد.
مثلا اگر در حال کار کردن روی یک مسئله کاری کوچک یا بزرگ هستید، میخواهید سبک برنامهریزی خودتان را تغییر دهید، به دنبال راهی برای افزایش درآمدتان با حفظ کار فعلیتان میگردید یا میخواهید راهی پیدا کنید که در طول روز، یکی دو ساعت را فقط به خودتان اختصاص دهید، بهترین کار این است که سر خودتان را به انجام کار بسیار متفاوتی در همان زمینه چالش، گرم کنید؛ مثلا میتوانید روی یک پروژه مشابه اما سادهتر کار کنید یا به سراغ یک کتاب مرتبط با چالش مورد نظرتان بروید. در این وضعیت، شما ذهنتان را در همان حال و هوای مسئله نگه میدارید اما فشار را از روی آن کم میکنید.
- به فکرتان مجالی برای نفس کشیدن بدهید
راه دیگر برای ایجاد وقفه، آزاد گذاشتن ذهنمان است. در راهحل اول، ما کمی پنجره را برای ذهنمان باز کردیم تا اندکی هوای تازه به سرش بخورد. ولی در راهحل دوم، در قفس ذهن خود را باز میگذاریم و به افکارمان اجازه میدهیم تا از آن چهارچوب خستهکننده و دلگیر بیرون بروند و سر خود را با موضوعی کاملا متفاوت گرم کنند؛ مثلا میتوانیم یک فیلم ببینیم، بازی کنیم، دوری کوتاه در شهر بزنیم یا حتی به یک مسافرت برویم! در هر صورت باید نهایت تلاش و خلاقیت خودمان را به کار بگیریم تا حواس ذهنمان را به طور کامل از ماجرای آن مسئله یا چالش پرت کنیم.
جالب است بدانید که بسیاری از کارآفرینها و مدیران کسب و کارهای بسیار بزرگ، برای حل کردن چالشهای موجود در شرکتشان از این ترفند استفاده میکنند. به این ترتیب که وقتی از کلنجار رفتن با یک مسئله هیچ نتیجهای نمیگیرند، بار و بندیلشان را جمع میکنند و به یک مسافرت کوتاه میروند.
حتی این ترفند را با اندکی تفاوت به تیمهای کاری خودشان هم انتقال میدهند؛ مثلا تمام تیمشان را به یک مسافرت کوتاه میفرستند و از آنها میخواهند که در طول سفر، هر ایده تازهای که به ذهنشان رسید را بیکم و کاست و بدون در نظر گرفتن محدودیتها بنویسند. پس از پایان این سفر و در اولین روز کاری، بهترین ایدهها برای حل کردن مسئله انتخاب میگردند. شما هم میتوانید چنین کاری را با چالشها و مسئلههای کوچک و بزرگ زندگیتان انجام دهید.
» یک وقفه ذهنی، دقیقا چقدر طول میکشد؟
اندازه زمانی که باید برای وقفه ذهنی کنار بگذارید با مقدار تلاشی که برای یک موضوع خرج میکنید، رابطهای مستقیم دارد. به این ترتیب که هر چقدر روی حل کردن یک موضوع بیشتر پافشاری کنید، مدت زمانی که باید میان آن وقفه ایجاد کنید بیشتر میشود؛ مثلا اگر روی یک موضوع دو ساعت زمان گذاشتهاید شاید یک وقفه چند ساعته کافی باشد، اما اگر روی یک موضوع، بیش از یک هفته زمان سپری کردهاید، شاید بهتر باشد که آن را به مدت چند هفته از صحنه زندگیتان دور کنید. در هر صورت، هر چه این زمان طولانیتر باشد بیشتر به شما کمک میکند تا سریعتر و بهتر به یک پاسخ درست و حسابی دست برسید.
مشکلات خود را شناسایی کنید، اما قدرت و انرژی خود را برای یافتن راهحل کنار بگذارید.
آنتونی رابینز
» استراحت کردن درست به اندازه تلاش کردن اهمیت دارد
چالش ذهنی شما هر چه که باشد، پیچیده یا ساده، دستآخر فقط یک چالش یا مسئله است. برای حل کردن آن، دست ذهنتان را بگیرید، آن را از جاده پر پیچ و خمی که برایش ساختهاید بیرون ببرید و اجازه بدهید که در هوای خوش کنار جاده، نفسی چاق کند. در این صورت میتوانید زودتر و بسیار بهتر از آنچه که فکرش را میکنید به پاسخ برسید.
یادتان باشد که سخت تلاش کردن یا دادن گیر سه پیج به یک موضوع، همیشه بهترین راهحل نیست. بلکه این هوشمندانه عمل کردن است که میتواند شما را به مقصدی که انتظارش را میکشید برساند.