اعتماد به نفس، باوری است که ما را نسبت به خودمان و تواناییهایی که داریم مطمئن میکند. وقتی بدانیم که میتوانیم، آنگاه نیروهای خفته درونمان بیدار خواهند شد و از دل هر چالش، فرصتی برای رشد و حرکت به سمت جلو پیدا خواهیم کرد. در قسمت قبل، اعتماد به نفس را تعریف کردیم و به دنبال علتهایی که آن را از بین میبرد گشتیم. در این قسمت، ادامه ماجرا را دنبال میکنیم.
مجموعه مقالات اعتماد به نفس در وبلاگ عرشیان:
» دومین مهاجم: گوش دادن به داستان شکست و ناتوانی دیگران
بعضیها تسلیم میشوند و فکر میکنند که این موضوع چیزی عادی است. آنها فکر میکنند چون نتوانستند – نخواستند – که ادامه دهند، پس هیچکس دیگری هم نباید این کار را انجام دهد. این افراد تسلیم شده، مدام اینطرف و آنطرف میروند و داستان شکست خود را نه مثل یک سرباز گریزان از صحنه نبرد بلکه همچون قربانی ماجرایی ناعادلانه برای دیگران تعریف میکنند.
دراینبین، با از بین بردن اعتماد به نفس انجام کار، ضربه بزرگی به خودشان و دیگران میزنند. اگر چنین افرادی را میشناسید، تا آنجا که میتوانید فاصلهتان را با آنها زیاد کنید. هر چه دورتر، بهتر. هر چه دورتر، آرامتر و قویتر! گاهی تنها چاره برای قوی ماندن، دور شدن از کسانی است که قوی بودن را انکار میکنند.
شاید هیچوقت نتوانید به آنها کمک کنید اما هرگز نباید دست از کمک کردن به خودتان بردارید. شما مثل هیچکس دیگری نیستید! این را همیشه به یاد داشته باشید.
با اعتماد به نفس، پیش از شروع، برنده شدهای. مارکوس گاروی
» سومین مهاجم: به دنبال تایید دیگران بودن
همه ما میخواهیم مورد تایید دیگران قرار بگیریم. میخواهیم دوستمان بدارند و ما را در جمع خود بپذیرند. به همین دلیل، گاهی آنچه هستیم یا میتوانیم باشیم را فدای گرفتن این تایید میکنیم. خب، شاید بد نباشد اندکی هم به ندای درونمان گوش دهیم و برای گرفتن تایید قلبمان تلاش کنیم.
بدون شک، این تلاشی است که اعتماد ما را نسبت به خودمان، چیزی که هستیم و چیزهایی که دوست داریم بسیار افزایش میدهد. این کار به ما شجاعت میدهد تا با صدای بلند و بدون ترس از تایید یا رد دیگران، به دنبال خواستههای قلبمان باشیم و تنها ملاکمان برای انجام کارها، درست یا نادرست بودن آنها باشد.
» گامهایی طلایی برای افزایش اعتماد به نفس
آموزش را میتوان در دو بخش خلاصه کرد؛ دریافتن راههای درست برای رسیدن به یک هدف و معرفی راههای غلط برای دور شدن از آن! تا اینجای کار، ما مهمترین راههای غلط برای دور شدن از هدفمان – یعنی افزایش اعتماد به نفس – را آموختیم. حالا نوبت آن رسیده که به سراغ مهمترین راههای درست رسیدن به آن برویم.
گام اول: استفاده از تکنیک قصد متضاد
«قصد متضاد» (Paradoxical intention) تکنیکی است که توسط «ویکتور فرانکل» روانپزشک و عصبشناس اتریشی ارائه شده است. ویکتور فرانکل میگوید: «جوهره قصد متضاد این است که بیمار را وادار کنیم دقیقا کاری را انجام دهد که از آن میترسد.» اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال، روشنتر کنیم.
تصور کنید که شما از سخنرانی در جمع واهمه دارید یا بهتر است بگوییم، اعتماد به نفس سخنرانی جلوی جمعیت را ندارید. خب، اگر بخواهیم طبق تکنیک دکتر فرانکل جلو برویم باید کاری که از آن میترسیم را انجام دهیم. یعنی مدام خودمان را در موقعیتهایی قرار دهیم که مجبور به سخنرانی جلوی جمعیت شویم.
شاید در نگاه اول، چنین کاری ترسناک و به دور از عقل سلیم باشد. اما نکته تکنیک فرانکل در همین بخش است؛ یعنی شما باید نقص خود را فریاد بزنید و آن را از چیزی جدی و هولناک به ماجرایی که باعث خندهتان میشود تبدیل کنید. مثلا اگر به هنگام سخنرانی، کف دستهایتان عرق میکند یا دست و صدایتان میلرزد، باید این را به نکتهای خندهدار تبدیل کنید و خودتان به آن بخندید. حتی فرانکل توصیه میکند که با دیگران به آن بخندید!
به مثالی که زدیم بازگردید؛ میتوانید به هنگام سخنرانی به حضار بگویید: «دوستان عزیز، اگر واقعیتش را بخواهید من از شما خیلی میترسم! اینقدر که کف دستهایم خیس عرق میشود و شروع به لرزیدن میکنم انگار که اینجا آهنگهای فوقالعاده شاد پخش میکنند! اما خب، با هم ترسیدن بهتر از تنها ترسیدن است، نه؟» و بعد بخندید و به حضار بگویید: «به افتخار خودتان که اینقدر با ابهتید یک دست مرتب بزنید!» خنده، ترس را از میدان به در میکند.
شما نمیتوانید در عین حال هم بخندید و هم بترسید! این راز تکنیک دکتر فرانکل است که در عین سادگی، روی میلیونها انسان که درگیر ترسها، نگرانیها و مشکلات روحی فراوانی بودند پاسخ داده است. پس بدون شک، اگر بخواهید روی شما هم جواب میدهد.
هیچچیز بیش از نیروی درونی و اعتماد به نفس، شخص را قوی و نیرومند نگه نمیدارد.
سعید نفیسی، پژوهشگر، نویسنده
» گام دوم: از بدنتان تقلید کنید
شاید باور این موضوع برای کسی که اعتماد به نفس چندانی برای انجام کارها در خودش پیدا نمیکند، کمی سخت باشد؛ اما بدن ما با حرکتهایش میتواند احساسهایی که نداریم را در ما ایجاد کند. البته ما بیشتر وقتها ناآگاهانه از این قدرت بینظیر و رایگان استفاده میکنیم.
مثلا وقتی میترسیم، سریع از جایمان بلند میشویم؛ وقتی خوشحالیم، بالا و پایین میپریم و دستانمان را تا آنجا که مفاصلمان اجازه میدهند، باز میکنیم؛ وقتی هم که غمگین هستیم، دوست داریم در یک گوشه ساکت و محصور، درحالیکه ستون فقراتمان را مچاله کرده و پاهایمان را بغل گرفتهایم، کِز کنیم. خب، حالا اگر بخواهیم آگاهانه از زبان بدنمان برای افزایش اعتماد به نفسمان استفاده کنیم چه؟ در این صورت چه کارهایی را باید انجام دهیم؟
-
راست بایستید و محکم قدم بردارید
وقتی شانههایمان را صاف میکنیم و شقورق میایستیم، بیشتر از هنگامی که قوز میکنیم احساس قدرت و اعتماد به نفس در وجودمان بیدار میشود. پس قراری با خودتان بگذارید که همیشه موقع راه رفتن، شانههایتان را صاف کرده، قفسه سینه خود را جلو بدهید، نفسی عمیق بکشید و محکم قدم بردارید.
فکر میکنید چه فرقی بین راه رفتن یک میلیاردر و فردی که هزار تومان هم در جیبش نیست وجود دارد؟ فردی که پولی ندارد، قوز میکند، قدمهایی آهسته و بیهدف برمیدارد و با نگاهش زمین و زمان را مقصر بدبختیاش جلوه میدهد. اما کسی که میلیاردر است، کمرش را صاف میکند، قدمهایی پر سرعت برمیدارد و با نگاهش زندگی، زیبایی و قدرت را به جهان پیرامونش انتقال میدهد. یادتان باشد، این تفکر شما است که زندگیتان را میسازد.
-
لبخند بزرگ بزنید
«کریستیان مورگناشترن» ادیب آلمانی میگوید: «لبخند زدن، دروازهای است که از میان آن نیکیهای زیادی به درون انسان وارد میشوند.» یکی از همین نیکیهای بزرگ، افزایش اعتماد به نفس است. وقتی لبخند میزنیم، به درونمان بازمیگردیم و روی تکتک سلولهای بدنمان تاثیر میگذاریم. لبخند، جسم را شفا داده و روح را جلا میبخشد. یک لبخند بزرگ، ترس را مغلوب میکند، نگرانی را از بین میبرد و غم را شکست میدهد. لبخندی واقعی، راحتتر از آنچه فکرش را بکنید، ورق را برمیگرداند و مخالفت دیگران را خنثی میکند.
لبخندی بزرگ بزنید و زیبایی قلبتان را به خودتان و دیگران نشان دهید. یادتان باشد، همیشه میتوان کاری کرد تا زمان حال و پیشرو به روزهایی خاطرهانگیز و بسیار خوش تبدیل شوند. با این کار نه تنها خدمتی بزرگ به خودتان میکنید بلکه گامی بلند برای بهتر شدن حال جهانی برمیدارید که در آن نفس میکشید.
» در مسیر سازندگی
اعتماد به نفس، احساسی درونی و تلاشی برای قبول کردن خودتان است. هیچکس نمیتواند آن را به شما بدهد. این مسیری است که باید به تنهایی آن را طی کنید. اما وقتی قدم اول را بردارید، به شیوهای معجزهآسا، مسیر قدم بعدی برایتان روشن میشود. اعتماد به نفس، همچون آیندهای تمام عیار، ارزش واقعی شما را به خودتان نشان میدهد. یادتان باشد، طلای وجود شما، وقتی شروع به درخشش میکند که آن را قبول داشته باشید.
خیلی ممنون از مقاله ی کاربردی تون🌹