در آخرین مقاله از توشه ثروت هماهنگ به درون میرویم؛ به سراغ معنویت، ذهنی عمیق و آنچه در ورای جهانی که به ظاهر فکر میکنیم میشناسیمش جریان دارد. بُعد روحانی ما، بخشی است که ناخواسته به سمتش کشیده میشویم. بدون وجود معنویت و ذهنی عمیق، ثروتهای دیگر یا به چشم نمیآیند یا از دست میروند.
چون این روح است که بر مُلک جان فرمانروایی میکند. بدون وجود او جسم به نابودی کشیده میشود و ذهن به بنبست میرسد. روح شما به کائنات متصل است؛ وقتی این حقیقت مهم را دوباره به یاد آورید، با تمام وجودتان درک خواهید کرد که شما هرگز تنها نیستید، هرگز تنها نبودهاید و نخواهید بود.
در غوره ببین می را در نیست ببین شیء را / ای یوسف در چَه بین شاهنشهی و ملکت
خاری که ندارد گُل در صدر چمن ناید / خاکی ز کجا یابد بی روح سر و سبلت
مولانا
آیا معنوی هستید؟
تعریف شما از معنوی بودن چیست؟ چگونه به آن نگاه میکنید؟ آیا معنویت را با داشتن مذهب، یکسان میدانید؟ آیا فکر میکنید وقتی به کسی کمک میکنید در مسیر معنویت قرار گرفتهاید؟ آیا معنوی بودن را با ترک کردن چیزهای دنیوی و وقف خود برای خدا یکی میدانید؟
معنویت، چیزی فراتر از داشتن یک مذهب، تبدیل شدن به فردی خیر یا وقف خود برای خدا است. معنویت، مسیری شخصی است که هر فرد برای داشتن ارتباطی فوقالعاده با خود و خالقش از آن استفاده میکند. برای قدم گذاشتن در این مسیر باید چشم و ذهن را از هر گونه تعصب شست و عمیقتر نگاه کرد. هیچ راهی برای معنوی بودن تا زمانی که معنویت را تجربه نکنید، وجود ندارد.
به قول جیمز آرتور ری، شما میتوانید همه کتابها و اطلاعات دنیا را درباره مصر بخوانید ولی تا زمانی که آنجا را نبینید، هنوز مصر را نمیشناسید بلکه فقط درباره مصر میدانید. این دو با هم فرق دارند!
زمینی باشم یا آسمانی؟
ما زمینیها دوست داریم همهچیز را به دو دسته تاریک و روشن تقسیم کنیم. در این وضعیت، موضوع مورد بحث، هیچ اهمیتی ندارد؛ خیر و شر، کافر و مومن، خوب و بد، موفق و ورشکسته، مهربان و ظالم، فقیر و غنی و حتی دانا و نادان. در ادامه همین خطکشیها، عدهای معنویت را جدا از حضور روی زمین میدانند.
در نتیجه از اصطلاحهایی مانند عشق زمینی، عشق الهی، عشق فانی یا عشق ابدی سخن میگویند. در نظر آنها تنها عشق حقیقی، عشق به خالق است و چیزهای دیگر، تنها توهمی در مورد عشق هستند. آنها به جسم خود اهمیتی نمیدهند یا در بهترین شرایط، آن را وسیلهای برای رسیدن به خالق میدانند. در آن سوی رودخانه، عدهای دیگر باور دارند که مسیر رسیدن به آسمان از زمین میگذرد. آنها معتقدند که باید با زمین و همه چیزهای درونش به یک هماهنگی برسند.
حالا پرسش اصلی این است که در نهایت، کدام راه، مسیر درستی برای رسیدن به معنویتی است که در ثروت هماهنگ به دنبالش هستیم؟ آیا باید قایق خود را در یکی از دو ساحل این رودخانه به کناری بکشیم؟ یا هر دو ساحل را رها کرده و خود را به جریان این رود بسپاریم؟
در زمین باشید اما در آسمان قدم بردارید
دوگانگی قائل شدن در جهان، ناشی از تفکر سطحی است. شاید بسیاری از ما با این سخن موافق نباشیم و در برابرش جبهه بگیریم. بیایید از خیلی دور و از خیلی نزدیک به این موضوع نگاه کنیم:
نگاه از خیلی دور…
جدا از تمام جنگ و جدلها، منم منم کردنها، خط و نشان کشیدنها و تنفری که به خاطر این دوگانگی در قلب انسانها ایجاد شده است، همه ما یکی هستیم. از کمی بالاتر به این ماجرا نگاه کنید. بالاتر از خانهتان، شهرتان، کشورتان و حتی کره زمین. حالا چه میبینید؟ باور کنید که به غیر از آبها و خشکیها هیچچیز دیگری را نمیتوان دید.
روزی مستندی از یک فضانورد دیدم که چندین ماه، خارج از جو زمین زندگی کرده بود. شاید زیباترین حقایق را بتوان از لابهلای حرفهای او دریافت. او میگفت: «وقتی از زمین جدا هستی و از فاصلهای دور به آن نگاه میکنی، تنها حسی که قلبت را لبریز میکند این است که: «خانه من آنجا است…»
قبل از آغاز سفرم، مفهوم خانه برایم در ۲۰۰ متر زمین خلاصه میشد که در یکی از شهرهای یک کشور قرار داشت. وقتی در فضا بودم و در میان انبوهی از سیارههای خالی، سکوت و خلأ واقعی را احساس کردم، دریافتم که خانه من، ما و تمام انسانها، کره زمین است.» ما همه انسانهایی هستیم که با هم روی این سیاره آبی زندگی میکنیم.
از این بالا، مسخرهترین چیز، مرزهایی است که در ذهن، قلب و زمین خود کشیدهایم و بر سر کم یا زیادش به جان یکدیگر افتادهایم. جالب آن است که هر کدام معتقدیم که ما بهتر از دیگران هستیم و تا پای جان بر این ادعا باقی میمانیم.
من مفهوم کشورها، عشق به خاک و نگاهبانی از چیزهای خوب را زیر سوال نمیبرم. منظورم این است که ما بر سر چیزهایی با هم سر ناسازگاری داریم که کوچکترین اهمیتی در جهان هستی ندارند. بیرون از جو زمین، هیچیک از این اختلاف نظرها به کارمان نمیآید. گاهی، فقط گاهی از بالا به خودتان نگاه کنید.
نگاه از خیلی نزدیک…
از بالای جو زمین به زیر میکروسکوپهای غولپیکر میرویم. جایی که بشر تلاش میکند، به جای بزرگترین چیزها، کوچکترین آنها را درک کند. در فیزیک کوانتوم، زمانی که پوزیترون و الکترون به یکدیگر متصل میشوند، همدیگر را خنثی کرده و به سطح جدیدی از هستی میرسند.
همین ماجرا در مورد هماهنگی بین معنویت و زندگی مادی رخ میدهد. چون تمام ذرات جهان از جنس انرژی هستند. من، شما و کائنات، یکی هستیم. در نتیجه، زمانی که بخشهای معنوی و مادی زندگیمان به یکدیگر برخورد میکنند، کاملا هماهنگ و یکی میشوند و به سطح جدیدی از بیداری و هوشیاری میرسند. آیا به پاسخ رسیدید؟
وقتی در مسیر معنویت قدم بردارید، کمکم یاد میگیرید که ماجرا از این هم فراتر است و اصلا زمین و آسمانی وجود ندارد؛ هر دو یکی هستند. وقتی فکر میکنید روی زمین قدم برمیدارید در آسمان هستید و وقتی در آسمان سیر میکنید، در زمین نفس میکشید. شما و تمام آنچه قادر به دیدن و درک آن هستید، آیینهای تمامعیار از جهان هستی و خالق مهربانش است.
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو / هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو / مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید / پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید / یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
تضمین عارفانه «شیخ بهایی» از غزل سروده شده توسط «خیالی بخارایی» شاعر قرن نهم
یک جستجوگر باشید
به دنبال مسیر معنویت هستید؟ هیچکس نمیتواند آن را به شما نشان دهد. چون سخن گفتن در مورد معنویت، مثل وصف کردن عطری است که تابهحال بویش را نشنیدهایم. تنها مسافر این مسیر، خودتان هستید و تنها راه برای درک این ماجرا، آغاز سفر است.
هر چقدر که بیشتر به سمت درون قدم بگذارید، چشمانتان به جمال نادیدنیهای بیشتری از این جهان باز میشود. وقتی سفرتان را آغاز کردید یادتان باشد که معنویت در انتهای مقصد منتظر شما نیست. در واقع، انتهایی برای این راه وجود ندارد؛ هر آنچه هست، در مسیر رخ میدهد و بهتر از آن، شما و مسیر، یکی هستید. ثروت هماهنگ، پروژهای انسانساز است که پنج جنبه طلایی از زندگی را به تکاپو میکشد.
به همین دلیل در این سری از مقالهها سعی کردیم تا همچون جستجوگری تشنه یادگیری به دنبال راهکارهای رسیدن به این ثروت باشیم. امیدوارم همه ما توشههایی پر حاصل از این نکتهها برداشت کنیم. یادتان باشد، شما همیشه بسیار فراتر از چیزی هستید که میتوانید تصور کنید.
دیدگاهتان را بنویسید